نه راهی پیش روم مونده نه میتونم که برگردم
چقدر سخته که میدونم بی تو راهم رو گم کردم
از اون عشقی که ما ساختیم یه دنیا خاطره مونده
نبود تو کنار من همه دنیامو سوزونده
نفس میگیره تو سینه چشام کابوس میبینه
من حتی خنده هام امروز چقدر تلخه چه غمگینه
چه شعرایی برات گفتم چه رویایی برات ساختم
وجودمو بهت دادم من هستیمو به تو باختم
میخوام که بری از یادم میخوام از خونمون دور شم
عوض شه حال قلب من میخوام یه ذره مغرور شم
باید کاری کنم سر شه شبای سرد و بی حسم
میخوام کاری کنم امروز عوض شه آخر قصم
عوض شه آخر قصم
نفس میگیره تو سینه چشام کابوس میبینه
من حتی خنده هام امروز چقدر تلخه چه غمگینه
چه شعرایی برات گفتم چه رویایی برات ساختم
وجودمو بهت دادم من هستیمو به تو باختم