هیچ وقت دوبار عاشق یه آدم نشو
چون بار دوم عاشق خاطراتی نه خودش
می دونم خیلی فرق کردیم. می دونم جفتمون سردردیم
می خونم از تو که برگردی ته این رابطه خوردیم از تقدیری که
برام بد نوشت بازم. عیبی نیست شاید سهم. من. ازت یه سردر مونده
فقط از این همه خاطراتی که ساختی
می کنم پنجه ری اتاقمو باز که ببره عطتو از اتاقی
که برام سرد ساکته قبل تو اتاقم. بود برام
جایی که می نوشتم همه حرفامو ازاین تاریکی دور میشود دردامو
حالا می زنم گیتار تا فردامو باز بسازم
با این بغضامو. که موند توی گلومو این اشکامو این کاغذ قلبم موم
من می نویسم از روزا دور این قصه ی بود که می پروند منواز خوابی که بود