به موت قسم که خوب نیست، عشقو تو سینه کشتن
رو ورقای کاغذ، فقط از تو نوشتم
تورو تو خلوته دل بی همزبون گذاشتن صاحبه دنیا بودم، اما تورو نداشتم
خبر نداری گل کرد بوته خشک مرده، گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
تو این غمه دربه دری که از همه بی خبری
تو این روزای بی کسی مگه تو بدادم برسی
♪♪♪
خبر نداری گل کرد، خبر نداری گل کرد، بوته خشک مرده ،گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
به موت قسم که خوب نیست ،عشقو تو سینه کشتن
رو ورقای کاغذ، فقط از تو نوشتم
تورو تو خلوته دل بی همزبون گذاشتن، صاحبه دنیا بودم، اما تورو نداشتم
خبر نداری گل کرد، بوته خشک مرده، گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
گل داده جون گرفته بوت به تنش که خورده
از قمه عشق چه میباید کرد، میتوان قصه نوشت
شعر سرود، میتوان گریه جان سوزی کرد، میتوان از غمه عشق ماتم داشت