کاشکی میموند با من میخوند
این دست نمک نداره که منو پروند
روزام غمه شب ماتمه خنده های زورکیمون حیفه کمه
رفت و نموندش باز تنها با یک … باز
من موندم چرا من
کاشکی بشه فردا یادم بره بازم اون غصه و غم
چشمامو میبندم با غصه میخندم تا تو نبینی برو بی خیال
حرفی نموند ما بینمون رفت و که تنهاشم دلمو سوزوند
بی تو شبام حس و صدام غمگین و پر درد ای بی مرام
میشنیدم حرفاتو عاشق شدم با تو بی تو میمیرم
چشمات چه بی حسه این بود از عشق سهمه من بی تو پیرم