محبت در دلم چون آب جوشید
ز نور روشن مهتاب نوشید
سحرگاهان چو شبنم از سر شوق
صبوری کرد تا دیدار خورشید
♪♪♪
من از دنیای عشق و شور مستی
چنین افتاده ام در دام هستی
من از دنیای عشق و شور مستی
چنین افتاده ام در دام هستی
به بند خود گرفتار و اسیرم
رهایم کن رها از خود پرستی
♪♪♪
ای رها ای رها به دریاهای محنت
بجو راز محبت
اگر داری امید ساحل ای دوست
مشو از زورق دل غافل ای دوست