متن آهنگ ( متن ترانه ) بگذار و بگذر ستار عباسی

گر حال دگر خواهی حال منه بیچاره
افتاده ز چشمانت قلبم دو سه صد ساله
این عاشق بی خانه گشته است یه آواره
از تو چه کنم پنهان من مستم و دیوانه

بگذار و بگذر من دل به تو میبندم
بگذار و بگذر بر عشق تو پابندم
بگذار و بگذر من دل به تو میبندم
بگذار و بگذر بر عشق تو پابندم

حرفم همه این بوده عشقم شده ای ای جان
بر من نظری افکن ای ماه مشو پنهان
در دایره عشقت من ذره ای ناچیزم
با فکر و خیال تو هر لحظه گلاویزم

با حال خراب من عاشق تر از اینها شو
در فکر توام هر دم اینبار تو پیدا شو
من عاشق و دیوانه با حس دلی ساده
در پیش تو دردانه بر خاک تو افتاده

گر حال دگر خواهی حال منه بیچاره
افتاده ز چشمانت قلبم دو سه صد ساله
این عاشق بی خانه گشته است یه آواره
از تو چه کنم پنهان من مستم و دیوانه
بگذار و بگذر من دل به تو میبندم
بگذار و بگذر بر عشق تو پابندم
بگذار و بگذر من دل به تو میبندم
بگذار و بگذر بر عشق تو پابندم