زمستان در خیابان های تهران
تک و تنها به زیر برف و باران
به یادت نیمه شبها در دل شب
پریشان می روم پرسان و پرسان
♪♪♪
تو را می بینم اما در خیالم
شدم دیوانه ات آشفته حالم
کجایی دلبر بی رحم و دل سنگ
که من دیگر شدم رسوای عالم
♪♪♪
چرا رفتی کجا رفتی نگارم
کجایی ماه این شبهای تارم
تو را تا زنده هستم می پرستم
تو را تا وقت مرگم دوست دارم