تو جان جهانی قلبی ضربانی
تقدیر منی کاش بدانی و بمانی
هستی و نهانی تو آرامش جانی تو
از پنجره چشم من آن ماه تمامی تو
♪♪♪
دلبر که تو باشی دلم من تاب ندارد
آسمان شهر غیر تو مهتاب ندارد
با من به تماشای جهان راه بیایید
چند لحظه مانده ارزش خواب ندارد
♪♪♪
دیدی که گشودی پر من پر نزدم اما
گرمیتو نگیر از من یخ میزنم از سرما
بر عهد و قرار تو دلبسته یه دیووانه
از شیره چشم تو شهری شده میخانه
♪♪♪
دلبر که تو باشی دلم من تاب ندارد
آسمان شهر غیر تو مهتاب ندارد
با من به تماشای جهان راه بیایید
چند لحظه مانده ارزش خواب ندارد