بگو تو هم نمیتونی از این خونه جدا باشی
بگو عادت شده واست به این درد مبتلا باشی
یه چند سالی شده رفتی به تو خیلی بدی کردم
خیابونای تهرون رو به دنبال تو میگردم
روزی که میرفتی بی وقفه بارون بود
دیدم که دست تو توو دستای اون بود
توو دستای اون بود
روزی که میرفتی بی وقفه بارون بود
دیدم که دست تو توو دستای اون بود
توو دستای اون بود
پرسه توو بارون و کوچه های خیس شمرون و
کافه های دنج در بند و دستات توو
دستام هر لحظه لبخندو
من که از یادم نمیره چطور از یاد تو میره
من که از یادم نمیره چطور از یاد تو میره
روزی که میرفتی بی وقفه بارون بود
دیدم که دست تو توو دستای اون بود
توو دستای اون بود
روزی که میرفتی بی وقفه بارون بود
دیدم که دست تو توو دستای اون بود
توو دستای اون بود