سوگلی جان من یاره دردانه ام
خنده ی دلربایت کرده دیوانه ام
آتشی زدی به دل با نگاهی به من
برده ایمانمو آن دو ابروی خم
♪♪♪
چه دلبرانه آمادی به دلم نشستی
پیمان عشق و عاشقی به دلم تو بستی
در موج گیسویت مرا غرق کردهای تو
برای زنده ماندنم تنها بهانه ای تو
♪♪♪
از نگاهم دگر حرف دل میخوانی
تو را در قلب خود کرده ام زندانی
میدرخشد رخت تو خوده مهتابی
همچوتو نیست دگر یاره بی همتایی
♪♪♪
چه دلبرانه آمادی به دلم نشستی
پیمان عشق و عاشقی به دلم تو بستی
در موج گیسویت مرا غرق کرده ای تو
برای زنده ماندنم تنها بهانه ای تو