دنیام با من ای داد ندارد سر سازگاری
فریاد که از عشق ندارم قراری
ای عشق چرا با دلم می ستیزی
فریاد که از عاشقی میگریزی
♪♪♪
سرمستم از جام دو چشمانت
گیر افتاده دلم در دام چشمانت
میرقصم با ساز نگاه تو
آسمان من شده صورت ماه تو
♪♪♪
دل ندارم که برم شدی تو عشق آخرم
آه از افسون نگاهت
حال خوب دل من حرفی از عشق بزن
مانده ام چشم به راهت
♪♪♪
سرمستم از جام دو چشمانت
گیر افتاده دلم در دام چشمانت
میرقصم با ساز نگاه تو
آسمان من شده صورت ماه تو