خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته
در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته
ای خدای بی نصیبان طاقتم ده طاقتم ده
قبله گاه ما غریبان طاقتم ده طاقتم ده
♪♪♪
ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی
ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی
♪♪♪
در میان طوفان بر موج غم نشسته منم
در زورقِ شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نام من رقم زده شد
یکباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم
♪♪♪
ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی
ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی