چو بستی در به روی من به کوی صد رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
خیالت ساده دلتنگ بود و با از تو یک رو تر
من این ها هر دو با هم آیینه ی دق رو به رو کردم
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
تو با … پیش چشم من می بر سبو کردی
من از بیم شب گریه پنهان در گلو کردم
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم