غم از چشام میریزه و دلم ازت گذشت میخواد
واسه یه لحظه هم شده یه حس مشترک میخواد
من اونیم که اون روزا صداش میکردی عشق من
نگو غریبه ایم با هم این حرفا رو به من نزن
کی میتونه ازم بخواد تو رو کنار بزارمت
تموم دردم از اینه تو زندگیم ندارمت
تحملت چقدر کمه به دیدنت بد عادتم
تو رو با اون میبینمو میمیرم از حسادتم
سکوت چشمات از چیه چرا نمیبینی منو
نگو بهش که عشقته دیگه نلرزون این تنو
با دستی که تو دستشه این اشک و میزدی کنار
برای هم نفس بودیم تو رو خدا به روت بیار
کی میتونه ازم بخواد تو رو کنار بزارمت
تموم دردم از اینه تو زندگیم ندارمت
تحملت چقدر کمه به دیدنت بد عادتم
تو رو با اون میبینمو میمیرم از حسادتم