متن آهنگ ( متن ترانه ) دلا علی تاجداری

دلا ماندی بی تکیه گاه تنهایی بی پناه چه ویرانه شدی
دلا افتادی از نفس ماندی در این قفس چه دیوانه شدی
یادت نبود گفتی دل میخواد باشه
همون که تو میخوای مثه ی سنگ صبور
تو یادت نبود گفتی بذار غرور تو جلوی قلبم کنار گذاشتمو
دیدم که حتی ی بار نیاوردی حرفاتو اصلا به یاد
منه ساده رو بگو حرفتو باور کردم
دل سادمو چه زود دلت شکسته عمدا
نیاورد هیچی به روت اما تو اینو بدون هیچی نموند از قلبم
منه ساده رو بگو حرفتو باور کردم
دل سادمو چه زود دلت شکسته عمدا

شعر آهنگ دلا از علی تاجداری
نیاورد هیچی به روت اما تو اینو بدون هیچی نموند از قلبم
دلا ماندی بی تکیه گاه تنهایی بی پناه چه ویرانه شدی
دلا افتادی از نفس ماندی در این قفس چه دیوانه شدی
از دست خاطره ها ی خواب خوش ندارم
این همه خوبی آخه این نبود جوابم فقط دادی عذابم
کی آخه فراموشم میشی تو لعنتی
تو کی اصلا اومدی کی از پیشم پر زدی
تو قرار بود که ی لحظم از دل من نری
دلا ماندی بی تکیه گاه تنهایی بی پناه چه ویرانه شدی
دلا افتادی از نفس ماندی در این قفس چه دیوانه شدی

دلا ماندی بی تکیه گاه تنهایی بی پناه چه ویرانه شدی
دلا افتادی از نفس ماندی در این قفس چه دیوانه شدی
از دست خاطره ها ی خواب خوش ندارم
این همه خوبی آخه این نبود جوابم فقط دادی عذابم
کی آخه فراموشم میشی تو لعنتی
تو کی اصلا اومدی کی از پیشم پر زدی
تو قرار بود که ی لحظم از دل من نری
دلا ماندی بی تکیه گاه تنهایی بی پناه چه ویرانه شدی
دلا افتادی از نفس ماندی در این قفس چه دیوانه شدی