متن آهنگ ( متن ترانه ) باران کوشا چهره
⁝
لینک کوتاه مطلب :
Koosha Chehreh Baran
نگاهت را گرفتی یادتم اما هست کنارم
به یادت همچو مجنون سر به صحرا میسپارم
ببین غم فرا گرفته دلم را به عشقت سرک کشیدم به هرجا
نشانی از رخت ندیدم شدم از غم نگاه تو بیمار
رو دیوار پلک چشمم به ناچار تصویر ماهت را کشیدم
♪♪♪
بعد تو قلبم شد خزان باران که زد از آسمان
تسلیم شد این مرد آواره، بارن و یاد اون شبها
پرسه زدن توو کوچه ها ای کاش این باران نباره
♪♪♪
دریا مرا صدا نزن یادم نیار ای خوب من
شاید شود کنم فراموش، موجی مزن پیشم نشین
آرام جان من ببین گرفته غم مرا در آغوش
♪♪♪
بعد تو قلبم شد خزان باران که زد از آسمان
تسلیم شد این مرد آواره، بارن و یاد اون شبها
پرسه زدن توو کوچه ها ای کاش این باران نباره