خوب نیگا کن که داره بارون می باره
آقای من مهدی دیگه خواب نداره
آسمون و زمین و غصه می گیره
مادرشم پیرهن خونی میاره
دنیا پر از غم شد
پشت فلک خم شد
ماه محرم شد
همه امیدم همین چشای ترمه
سایه ی این نور یه عمره رو سرمه
لباس مشکی هدیه ی مادرمه
همین که روضه عطش رسید به سر
انگار یه خانوم ایستاده پهلوی در
تا بوده رسم روضه ها این بوده که
مادر بیاد برای مجلس پسر
روضه بخون مادر
از بوسه حنجر
از پیکر بی سر
راسته میگن تو قتلگاه رسیدی و..
با قامت خم ش همش دویدی و..
جسارته شمر و سنان و دیدی و ..
یه عده بی حیا با هیزم اومدن
نامردما خونمون و آتیش زدن
مثل در خونه دلم شعله وره
تموم زندگی من پشت دره
سوخته همه خونه م
ابریه بارونم
مات و پریشونم
آتیش گرفتم از سوز آهت فاطمه
داری موسوزی تو قتلگاهت فاطمه
خانوم خونه م چی بود گناهت فاطمه
تو ازدحام جلو چشام تو رو زدن
پیش نگاه بچه هام تو رو زدن
میریزه لاله از کنار معجرت
رد غلاف خنجر روی پرت
بازوت و شکستن
جلو چشای تو
دست من و بستن
میلرزه دستات تو موج سرد دلهوره
خاکای کوچه نقش غریبه چادره
مجموعه آرشیو مداحی حاج حسن خلج دانلود گلچین مداحی حسن خلج