در کوی بتان نیست کسی زار تر از من
در پیش عزیزان جهان خار تز از من
گفتی که مرا یار وفادار بسی است
هستند ولی نیست وفادار تر از من
گر طالب آنی که به یاری بنشینی
بنشین که تو را نیست کسی یار تر از من
خلق دو جهان است گرفتار تو لیکن
در هر دو جهان نیست گرفتار تر از من
چون غنچه اگر سینه ی تنگم بشکافی
دانی که نبود است دل افگار تر از من
گفتی که مرا یار وفادار بسی هست
هستند ولی نیست وفادار تر از من
گر طالب آنی که به یاری بنشینی
بنشین که تو را نیست کسی یار تر از من
خلق دو جهان است گرفتار تو لیکن
در هر دو جهان نیست گرفتار تر از من