خواب دیدم دوباره که تو نزدیک در رسیدی
نیستی منو تکون بدی یگی که خواب بد دیدی
سخته تو این لحظه سخت دوباره تکرار بشم
هر کاری هم که میکنم نمیشه بیدار بشم
سقفی نداره بی کسیم طاق شده طاقت طاق
به داد من نمیرسی
خواب دیدم دوباره که تو نزدیک در رسیدی
نیستی منو تکون بدی یگی که خواب بد دیدی
سخته تو این لحظه سخت دوباره تکرار بشم
هر کاری هم که میکنم نمیشه بیدار بشم
سقفی نداره بی کسیم طاق شده طاقت طاق
به داد من نمیرسی تویه سکوت این اتاق
درگیر عطر تنشی بیخیر از این تنشی
نفس های عمیقتو داری کنارش میکشی
درگیر عطر تنشی
خالی جلیه دست من شبا تو اون موهای لخت
نیستی و این عادیه که تخت نشه خیال تخت
هرجای این خونه میرم از تو برای من میگه
همین چیزاس که آدمو روانی میکنه دیگه
سقفی نداره بی کسیم طاق شده طاقت طاق
به داد من نمیرسی تویه سکوت این اتاق
درگیر عطر تنشی بیخیر از این تنشی
نفس های عمیقتو داری کنارش میکشی
درگیر عطر تنشی