یه اتاق تاریک یه سکوت پربار
یه دفتر شعر و با نت های گیتار
یه قهوه تلخ و یه بطری آب یخ
مثل روز ای قبل اما خیلی تلخ
دیروزمون خوب بود امروزمون داغون
اتاق بی تو خالی من موندم و این بارون
سردرگم و گنگم گیج و مات و مبهوت
بی حس و بی حرکت مثل مرده تو طابوت
چشمام مونده به راه منم و کنج اتاق
اخه دلداری تا کی عشق تو توی حباب
یه خاطره از تو یه ساعت اشکم با من
به جای خیره شدن بهت قفل همه ی عکساتم
گل پژمرده منم تو باغ عشق دلت
خورشیدرو جدا کردی تو چقدر سنگ دلت
می نویسم با قلم که جوهرش اشکامه
جان درلبم کنی کجایی دلبرم اخه
چشمام مونده به راه منم و کنم اتاق
اخه دلداری تا کی عشق تو توی حباب
یه خاطره از تو یه ساعت اشکم با من
به جای خیره شدن بهت قفل همه ی عکساتم