کنارت ی بغضم ، سکوتم فقط
چشام مات لبخند پوچت شده
چقد ساده میگی که باید بری
چقد سهمم ازعشق ، کم و بیخوده
من از التهاب شبم خستم وُ
تو از بوی بارون و نم، خستهای
چه حس غریبیه دلواپسی
تو انگار نه انگار ، وابستهای
دلم تنگه احساس دستای تو
چقد سرد و بیرحمه دنیای تو
شبم تیره از صبح فردای تو
نمیخوای بمونی!!!ازم میگذری؟؟!!
کنارم بشین از مُدارا بگو
از انگیزهای واسه فردا بگو
بگو دوستم داری حالا بگو
نمیگی چرا؟؟؟ازم میگذری؟؟؟!!!
چقد زود عوض شد ، حرفای تو
من از حرفهای نگفته پُرم
سکوتم منو تا جنون میکِشه
نمیبینی از رفتنت دلخورم!!؟؟
نرو من میرم از این زندگی
نمیخوام بازیچه ی شهر شی
که از فصل خرمایی موی تو
همه سهم میخوان ، باید زرد شی
دلم تنگه احساس دستای تو
چقد سرد و بیرحمه دنیای تو
شبم تیره از صبح فردای تو
نمیخوای بمونی!!!ازم میگذری؟؟!!
کنارم بشین از مُدارا بگو
از انگیزهای واسه فردا بگو
بگو دوستم داری حالا بگو
نمیگی چرا؟؟؟ازم میگذری؟؟؟!!!