ابری بود شبایی که خیابونو
میگشتیم خوب بود حال دوتامونو
از یادت خاطره هارو بردی زود
بارون میزد دونه دونه رو چترامون
یکی میشد با بارون بوی عطرامون
احساس میون ما دوتا عشق بود
هنوزم اونجا میشینم
پیش همون نیمکت خیس
منتظرتم اما تو
حتی منم یادت نیس
ادامه میدم کوچه رو
به سمت اون خونه ای که
برای تو بود و الان
چند ماهه که تاریکه
بدون تو از این کوچه میگذرمو
کاشکی میشد نگه ندارم خودمو
بعد تو این بغضی رو که توی گلوم
پنهون شده هرگز نمیارم به روم
هنوزم اونجا میشینم
پیش همون نیمکت خیس
منتظرتم اما تو
حتی منم یادت نیس
ادامه میدم کوچه رو
به سمت اون خونه ای که
برای تو بود و الان
چند ماهه که تاریکه