اگه از من سیری اصراری نیست تو که داری میری
دیگه اجباری نیست بمونی تو که داری میری
سیری از حالو هوام خاطره هام واست شده تکراری
دیگه خستم کردی از این همه فک …
اگه از من سیری اصراری نیست تو که داری میری
دیگه اجباری نیست بمونی تو که داری میری
سیری از حالو هوام خاطره هام واست شده تکراری
دیگه خستم کردی از این همه فکر و این همه بیداری
توکه میدونی دلم میخوادت خیلی زیاد
این همه اخم نکن اصا به چشمات نمیاد
تو که میدونی با قلبت قصد بازی ندارم
بجز آغوش تو عشقم دیگه جایی ندارم
سازگاری ندارم با قهر تو یکی
روبروت وایمیستم هر چی دلت خواست بگی
من دلم غش میره وقتی به چشات خیره میشم
اما بوسه از اون لبات من دیگه پیر نمیشم