مستم من امشب ، با الکل تَـنت
واژه به واژه شعر، با تلخی لَبت
چشماتو می بینم، فریاد می کشم
دستای سردِ من ، موهایِ باز تو
حالِ خرابِ من ، چشمایِ ناز تو
بی تو برای من هر شب جَهنمـه
بی تو تَبسٌّـمَم ، شکلِ یه ماتمـه
داغِ نبودنـو رویِ دلم نـذار ،
چشماتو پَس نگیر، دستامو جا نذار
من تا ابد تو رو تکـرار می کنم ،
فصلِ جدایی رو انکار می کنم