متن آهنگ ( متن ترانه ) بدون هیچ مرزی امین رادمنش

چقد دلم میخواست سفر کنم با تو
بدون هیچ مرزی تموم دنیا رو
من آرزوم پیشت نفس کشیدن بود
تورو نه یک لحظه همیشه دیدن بود
همیشه دیدن بود
چه ساده خشکیدم بتونی دریاشی
من آرزوم این بود تو عاشقم باشی
من آرزوم این بود تو باشی همدستم
شبها توو آغوشت چشمامو میبستم
چقد دلم میخواست که یار هم باشیم
ولی
چقد دلم میخواست سفر کنم با تو
بدون هیچ مرزی تموم دنیا رو
من آرزوم پیشت نفس کشیدن بود
تورو نه یک لحظه همیشه دیدن بود
همیشه دیدن بود
چه ساده خشکیدم بتونی دریاشی
من آرزوم این بود تو عاشقم باشی
من آرزوم این بود تو باشی همدستم
شبها توو آغوشت چشمامو میبستم
چقد دلم میخواست که یار هم باشیم
ولی زمونه نذاشت کنار هم باشیم
خیال نکن این عشق برای قلبم مرد
ی عمره دوری تو نمیشه تاب آورد
چقد دلم میخواست که یار هم باشیم
ولی زمونه نذاشت کنار هم باشیم
خیال نکن این عشق برای قلبم مرد
ی عمره دوری تو نمیشه تاب آورد
دلم هنوز میخواد ی لحظه برگردی
به روز سردی که منو بغل کردی
ببین چطور عشقت توو زندگیم جا موند
نگو تحمل کن نمیشه تنها موند
نمیشه تنها موند
چقد دلم میخواست که یار هم باشیم
ولی زمونه نذاشت کنار هم باشیم
خیال نکن این عشق برای قلبم مرد
ی عمره دوری تو نمیشه تاب آورد
چقد دلم میخواست که یار هم باشیم
ولی زمونه نذاشت کنار هم باشیم
خیال نکن این عشق برای قلبم مرد
ی عمره دوری تو نمیشه تاب آورد