متن آهنگ آرامش جانم علیرضا کاظمی

آرامش جانم بی تاب و توانم
برگرد که افسار دل خسته ندارم
دل را به تو بستم انکار ندارد
دور تو که پروانه شدن کار ندارد
♪♪♪
مانند سراب است یک شب به کنارت
باران بزند زنده شود عشق نهایت
با حال بهاری حسی به دل آری
با گرمی تو گل دهد این حال خزانم
♪♪♪
تو دور که باشی به من این خانه روا نیست
دنیا به بزرگی تو و خاطره ها نیست
من ابر پرم بی تو به دانبال بهانه
برگرد که مانده است از عمر عاشقانه
♪♪♪
تو دور که باشی به من این خانه روا نیست
دنیا به بزرگی تو و خاطره ها نیست
من ابر پرم بی تو به دانبال بهانه
برگرد که مانده است از عمر عاشقانه
♪♪♪
سرما زده بودی آشوب شدی تو
انقدر تب عشق بدادم خوب شدی تو
مهرت به روانم بدجور اثر کرد
من همچو شبم بی تو ای ماه تو برگرد
سرگرم نگاهت من بی خبر از دل
ای وای به حال من و این رفته زدست دل
سرما زده بودی من با تب احساس
پیش تو رسیدم هیجان در دلت افتاد
♪♪♪
تو دور که باشی به من این خانه روا نیست
دنیا به بزرگی تو و خاطره ها نیست
من ابر پرم بی تو به دانبال بهانه
برگرد که مانده است از عمر عاشقانه
♪♪♪
تو دور که باشی به من این خانه روا نیست
دنیا به بزرگی تو و خاطره ها نیست
من ابر پرم بی تو به دانبال بهانه
برگرد که مانده است از عمر عاشقانه