متن آهنگ پرسه معین زد
Moein Z Parse
من عاشقانه شاعرم به موی پر کلاغیت
و پرسه میزنم تو را همیشه در حوالیت
همیشه میپرستمت که هر که جز تو پوچ بود
زمزمه کن به گوش من که رفتنت دروغ بود
گذشت و من هنوز هم چگونه میشود
بگو که دست و پا میزنم تو را که نه خودم چه شد
تمام شادابیم و پاکی درون من
و خنده ای که توی آن تمام من هنوز بود
♪♪♪
قدم زدم تو را شبانه تا به انتهای تو
تمام آنچه دارمی یا مالک تمام تو
منم اگرچه رفتی و کنار هر که جز منی
هنوز هم قشنگ ترین نگفته های گفتنی
♪♪♪
اگر که سینه سوخته ز درد بس رسیده ام
اگر ندیده اند همه و من زیاد دیده ام
اگر که انزوای من پر از حضور تو شده
تو باعثی که پر شدم خبر نداری
بغض به سر نمیشود بی تو ولی دروغ بود
رفت و خلاف گفته اش خیلی سرش شلوغ بود
و من چنان به خود گمم که جز تو فکر نمیکنم
تو گم کرده خود چنان که دیگه فکر نمیکنم
♪♪♪
قدم زدم تو را شبانه تا به انتهای تو
تمام آنچه دارمی یا مالک تمام تو
منم اگرچه رفتی و کنار هر که جز منی
هنوز هم قشنگ ترین نگفته های گفتنی