نگرانم دگرانم سر از کار درآرن منه عاشق چه کنم چه کنم من نگرانم
قرارم تو و چشمای تو و موی پریشان تو و من نگرانم
نگرانم نیای و نخواهی و نمانی و ندانی نگرانم
این هوا است که هواخواهی و یارم بروی من نتوانم نتوانم
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن
نگرانم دگرانم سر از کار درآرن منه عاشق چه کنم چه کنم من نگرانم
قرارم تو و چشمای تو و موی پریشان تو و من نگرانم
نگرانم نیای و نخواهی و نمانی و ندانی نگرانم
این هوا است که هواخواهی و یارم بروی من نتوانم نتوانم
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
سر بگردان بچرخان نگاهم بکن ای عشق خرابم بکن ای عشق
خراب تو و این چشم سرابم پناهم بده ای یار نگرانم
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
نگرانم از دست تو آخر بسرم زد نگرانم بگو آن شب عشقم بسرت زد
هوای تو مرا برده آنجا که هوا نبض احساس مرا باز ویرانه کند
ویرانه کند ویرانه کند
ویرانه کند
نگرانم نگرانم نگرانم
ویرانه کند نگرانم
ویرانه کند