متن آهنگ غروب سرخ سعید شهروز
Saeid Shahrouz Ghoroube Sorkh
یه دنیا خاطرت بین منو تو
از اون روزهای تلخ اشکو لبخند
تب شرجی غروبِ صبح کارون
شب تنهایی ما لب اروند
از اون زوا که دنیا رنگ خون بود
تنم تو التهاب جنگ میسوخت
از اون روزا که بی رحمانه ترکش
♪♪♪
لباسو به تن رزمنده میدوخت
برای اینکه من خاک تو باشم
چقدر سرو و سنوبر هدیه دادم
چقدر خون پای ازادیِ من ریخت
چه نخلایی که بی سر ایستادن
تو از من خاطرات کهنه داری
ولی زخمای من تازست هنوزم
♪♪♪
یه کاری کن که بعد از این همه سال
تو اتیشی که خاموشه نسوزم
هنوزم میشه خرم شهر باشم
اگه ناجی این روزای من شی
جهانم خالی از نقشای زیباست
تو میتونی جهان ارای من شی
♪♪♪
تو میتونی جهان ارای من شی
تو میتونی جهان ارای من شی
برای اینکه من خاک تو باشم
چقدر سرو و سنوبر هدیه دادم
چقدر خون پای ازادیِ من ریخت
چه نخلایی که بی سر ایستادن
- عنوان اثر غروب سرخ
- موضوع متن آهنگ
- خواننده سعید شهروز
- کد آهنگ 216447
- تاریخ انتشار ۸ تیر ۱۳۹۹