متن آهنگ رها منصور شماعی زاده
Mansour Shamaeizadeh Raha
هی با خودم گفتم که بیداره
امشب باید نگهم داره
عمدا تو بارون راه افتادم
چون مطمئن بودم نمی زاره
هی منتظر شدم گریه کنه
وقتی تو گرگ و میش میرفتم
درا که پشتم بست فهمیدم
باید چندساله پیش می رفتم
میخواستم دستاپاشو گم کنه
من کی دلم تنها سفر می خواست
من رفتنی اصلا نبودم که
دلم یک جفت چشم تر می خواست
هرکی چمدون دست می گیره
من خوب می دونم چرا میره
میخواد بلرزه قلب یک نفر دنبال اشک هایی که سرازیره
لا لا لا لا لا لالا لالا لالا
لالا لالا لالا لالا لالا لالا لالا
هی منتظر شدم یه چیزی بگه
نگفتا قلبم از جا کنده شد
قلبم با چه احساس یاسی به این خیابون پناهنده شد٬ قلبم با چه احساس یاسی به این خیابون پناهنده شد
میخواستم دستاپاشو گم کنه من که دلم تنها سفر می خواست من رفتنی اصلا نبودم که دلم یک جفت چشم تر می خواست
هرکی چمدون دست میگیره
من خوب می دونم چرا میره
میخواد بلرزه قلب یک نفر دنبال اشک هایی که سرازیره
- عنوان اثر رها
- موضوع متن آهنگ
- خواننده منصور شماعی زاده
- ترانه سرا حدیث دهقان
- کد آهنگ 84697
- تاریخ انتشار ۱۲ تیر ۱۳۹۷