متن آهنگ رفیق روز تنهایی 2 سعید شهروز
Saeid Shahrouz Rafighe Rouze Tanhaei 2
دل و بردار که دل خسته م از این شیون و فریادِش
که این ویرونه هم دیگه به کار ما نمیادش
به کار ما نمیادش به کار ما نمیادش به کار ما نمیادش
خبر دادن که تو رفتی هم آواز شب و بارون
چه تنها خسته و زخمی دلو کندی از این زندون
خبر دادن که تو رفتی ولی من بی خبر بودم
صدام گم بود توی غوغا یا شاید هم که کر بودم
♪♪♪
به تو گفتم که ما هر دو اسیر دست نفرینیم
برای پر زدن بی هم چه تن خسته چه سنگینیم
رفیق روز تنهایی رفیق دوره حسرت
رفیق صاف و بی کینه تو شهر غربت و نفرت
تو رو از قلب من کندن چه سخته درد دل کندن
جدا کردن با اشک و درد دل قلب من و از من
♪♪♪
نذاشتن تا دم آخر یه لحظه پیش هم باشیم
دو تا موج و دو تا همراه کنار هم یه دریا شیم
نذاشتن تا دم آخر یه لحظه پیش هم باشیم
دو تا موج و دو تا همراه کنار هم یه دریا شیم
نذاشتن تا دم آخر یه لحظه پیش هم باشیم
دو تا موج و دو تا همراه کنار هم یه دریا شیم
♪♪♪
رفیق روز تنهایی رفیق دوره حسرت
رفیق صاف و بی کینه تو شهر غربت و نفرت
تو رو از قلب من کندن چه سخته درد دل کندن
جدا کردن با اشک و درد دل قلب من و از من
رفیق روز تنهایی رفیق دوره حسرت
رفیق صاف و بی کینه تو شهر غربت و نفرت
- عنوان اثر رفیق روز تنهایی 2
- موضوع متن آهنگ
- خواننده سعید شهروز
- کد آهنگ 216446
- تاریخ انتشار ۸ تیر ۱۳۹۹