بی کسی منتظرم بود و نمی ترسیدم
سایه ای دور و برم بود و نمی ترسیدم
بالشم پر شده بود از پر قوهای سپید
فکر تو زیر سرم بود و نمی ترسیدم
♪♪♪
چه بگویم شده در خواب کسی گریه کنی
شده در حسرت دیدار کسی گریه کنی
شده از شدت بی همنفسی گریه کنی
♪♪♪
خواب آرام منی غرق تماشای توام
پا اگر پس بکشی یا بُکشی پای توام
آمدم بی خبر از خانه به میخانه ی تو
آتشم زد پَرِ دلنازک پروانه ی تو
♪♪♪
پس چه شد آن هیجان دل دیوانهی تو
پس چه شد عشق تو و امنیت شانه ی تو
پس چه شد عشق تو و امنیت شانه ی تو
شانه ی تو شانه ی تو
♪♪♪
چه بگویم شده هر جا برسی گریه کنی
شده در حسرت دیدار کسی گریه کنی
شده از شدت بی همنفسی گریه کنی