متن آهنگ حسین محسن چاوشی
Mohsen Chavoshi Hossein
از دور ندا داد برادر برده اند سر و دست و تنم را
بستند به ناحق ره حق را کشتند گلوی نفسم را
دستی که بدادی به خدایت دستان خدا بود بریدند
آن دست ببرد سر هر را خشکاند همه کار و کسم را
♪♪♪
بی دست به دیدار خدا شو خود مست دیدار خدا شو
سیراب شوی از بر معبود من نیز شکستم قفسم را
هرآنچه که دلبستگیم بود از بند دل و جان برادر
دادم به رهش جانمو حتی فرزند صغیر نو رسم را
♪♪♪
من تا چه خواهم که نیرزد تاجی که پر از نخوت و رنگ است
من در پی حق آمده بودم بر تیغ کشانم هوسم را
گر باز بیایم به زمانت گر باز کشانند به تیغم
تقدیم کنم جان و سرم را تعظیم کنم دادرسم را
♪♪♪
لبخند نیامد به لبانم از فتنه ی گردن به جرس ها
رو ترش کنم اهل هوس را عباس بداند هوسم را
بخند نیامد به لبانم از فتنه ی گردن به جرس ها
رو ترش کنم اهل هوس را عباس بداند هوسم را
♪♪♪
هر بار بیاید شب هجران در گور بلرزد تن شیطان
افتاده ز چشم نور بنگر خود نور مزار خلصم را
آن ذبح خیالش که بریده ست اما به زمین هرزه ی خود را
این داس هرس کرد هوس را خود را به تماشا هوسم را
- عنوان اثر حسین
- موضوع متن آهنگ
- خواننده محسن چاوشی
- ترانه سرا محسن چاوشی
- کد آهنگ 225837
- تاریخ انتشار ۳۱ مرداد ۱۳۹۹