متن آهنگ ( متن ترانه ) بمون زکی شمس آبادی
Zaki Shams Abadi Bemoon
بمون با من از این لحظه نرو میسوزم از ریشه همه درها بدون تو به سمت گریه وا میشن
نرو تنها ی مشت رویا برای زندگی بس نیست
که تکلیف منو فردا بدون تو مشخص نیست
نرو امشب نرو بی من نرو بی تو تلف میشم که من بی تو از این لحظه با تنهایی طرف میشم
منم که با خیال تو به رویاهام نفس میدم
ببین تاوان دوریتو دارم با گریه پس میدم
نرو امشب نرو بی من نرو بی تو تلف میشم که من بی تو از این لحظه با تنهایی طرف میشم
منم که با خیال تو به رویاهام نفس میدم
ببین تاوان دوریتو دارم با گریه پس میدم
اگه دنیام غم انگیزه اگه روزام غم آلودن چرا گردن نمیگیری همش تقصیر تو بوده
ولی با این همه میخوام که برگردی تو به دنیام
هنوزم خواب دستاتو میبینن هر شب این دستام
نرو امشب نرو بی من نرو بی تو تلف میشم که من بی تو از این لحظه با تنهایی طرف میشم
منم که با خیال تو به رویاهام نفس میدم
ببین تاوان دوریتو دارم با گریه پس میدم
اگه دنیام غم انگیزه اگه روزام غم آلودن چرا گردن نمیگیری همش تقصیر تو بوده
ولی با این همه میخوام که برگردی تو به دنیام
هنوزم خواب دستاتو میبینن هر شب این دستام
نرو امشب نرو بی من نرو بی تو تلف میشم که من بی تو از این لحظه با تنهایی طرف میشم
منم که با خیال تو به رویاهام نفس میدم
ببین تاوان دوریتو دارم با گریه پس میدم
- عنوان اثر بمون
- موضوع متن آهنگ
- خواننده زکی شمس آبادی
- ترانه سرا هادی زینتی
- کد آهنگ 93209
- تاریخ انتشار ۲۹ مهر ۱۳۹۷